آیا از دادههای گرادیان فشار به درستی استفاده میکنیم؟
در این پست، مفهوم گرادیان فشار را به زبان خیلی ساده توضیح دادم. اما در این پست میخواهم بپردازم به این نکته که آیا از دادههای گرادیان فشار به درستی استفاده میکنیم؟
عملیات ثبت دادههای فشار استاتیک/جریانی ستون چاه (Pressure Gradient Survey) معمولاً با یک چاهآزمایی همراه است و به این صورت است که فشار در اعماق مختلف ستون چاه بدست میآید و در نهایت منجر به نمودار گرادیان فشار میشود. به عبارت دیگر، مموری به درون ستون چاه رانده شده و با توقف کوتاه مدت (مثلاً ۵ دقیقه) در اعماق مختلف، فشار ثبت میشود.
اغلب از گرادیان بدست آمده برای تصحیح فشار به عمق مبنا استفاده میشود. خیلی از مهندسان مخزن صرفاً از گرادیان متوسط استفاده میکنند.
برای اینکه متوجه شویم که چه گرادیانی برای استفاده صحیح است، عوامل مختلفی را باید در نظر بگیریم:
✔ عمق فشارسنج
✔ عمق مبنا
✔ گرادیان بین فشارسنج و عمق مبنا در در داخل ستون چاه
✔ تعداد چاهها در میدان
✔ گرادیان سیال مخزن
سه مورد اول را احتمالا شما هم میدانستید، اما دو عامل آخر مطمئناً تعجب دارند که چرا.
در یک میدان با یک چاه، عمق مبنا معمولاً به عنوان عمق وسط مشبکهای چاه (Mid-perforation depth) در نظر گرفته میشود. بنابراین به سادگی میتوان با استفاده از گرادیانهای بدست آمده در فاصله بین گیج و وسط مشبکها، فشار از عمق گیج را به فشار در عمق مبنا تبدیل کرد.
در یک میدان چند چاهی، عمق مبنا به ندرت در وسط مشبکها قرار میگیرد. روش مناسب برای اعمال تصحیح این است که فشار را از عمق گیج به عمق وسط مشبکها با استفاده از گرادیانهای بدست آمده بین آنها تبدیل کنید و سپس با استفاده از گرادیان «محاسبهشده» یا «شناختهشده» سیالی که میدانید در داخل مخزن بین وسط مشبک و عمق مبنا وجود دارد، تبدیل فشار را انجام دهید.
منبع: این لینک
دیدگاهتان را بنویسید