چرا اینقدر این روزها حرف از پمپهای الکتریکی درونچاهی (ESP) زده میشود؟
طبق مطالعاتی که گابور تاکاس در آخرین کتاب ESP خود (لینک دانلود کتاب) انجام داده است، حدود نیمی از چاه های دنیا بوسیله روش های فرازآوری مصنوعی تولید می کنند. نکته قابل توجه این است که:
امروزه حدود ۱۰ درصد نفت جهان بوسیله پمپ های الکتریکی درون چاهی (ESP) تولید می شود.
بنابراین نیاز است که مهندسان بهره برداری و مهندسان فرازآوری مصنوعی ورود جدی به این حوزه داشته باشند.
یک مهندس بهره برداری جهت کار در حوزه فرازآوری مصنوعی باید به سه مبحث زیر مسلط باشد:
- انتخاب روش مناسب فرازآوری مصنوعی
- طراحی اجزای سیستم فرازآوری
- تخمین عملکرد آینده چاه
پمپ الکتریکی درون چاهی برای اولین بار در اواخر دهه ۱۹۱۰ توسط Armais Arutunoff اختراع شد. او بعدها در سال ۱۹۱۱ شرکت خود را با نام Russian Electrical Dynamo of Arutunoff که مخفف آن REDA است تاسیس نمود. همه ما در سرتاسر جهان با برند معروف REDA آشنا هستیم و پمپ های این شرکت در بسیاری از چاه های دنیا نصب شده است.
برای ایجاد واحد فرازآوری مصنوعی در شرکت های نفتی نیاز به همکاری چندین گرایش مهندسی است:
- مهندسی مکانیک
- مهندسی برق
- مهندسی نفت
یک مهندس نفت شاغل در بخش فرازآوری مصنوعی می بایست اطلاعات و داده های دقیقی در مورد عملکرد ورودی چاه های نفتی (inflow performance of oil wells) یا همان IPR داشته باشد. ساده ترین روش برای بیان عملکرد ورودی چاه استفاده از مفهوم شاخص بهره دهی چاه (Productivity Index) می باشد.
با توجه به مقدار فشار ته چاهی و مقایسه آن با مقدار فشار حباب، روابط مختلفی برای رسم نمودار IPR وجود دارد از جمله:
- PI straight line
- Vogel
- Composite IPR
* مدل Composite IPR همان مدل توسعه داده شده مدل Vogel است با این فرض که اثر Water Cut نیز لحاظ شده است.
در زمان طراحی پمپ های ESP باید دقت عمل زیادی داشت زیرا هرگونه خطا در طراحی و یا عدم دقت کافی در ورود اطلاعات به نرم افزار، منجر به تعمیری شدن چاه و استقرار دکل workover با هزینه های گزاف می شود. به همین جهت نقش مهندس بهره برداری در شرکت هایی که وظیفه نصب پمپ های ESP را بر عهده دارند فوق العاده زیاد است.
دیدگاهتان را بنویسید